روی تو جان جانست از جان نهان م

ساخت وبلاگ
روی تو جان جانست از جان نهان مدارش آنچ از جهان فزونست اندر جهان درآرش ای قطب آسمان ها در آسمان جان ها جان گرد توست گردان می دار بی قرارش همچون انار خندان عالم نمود دندان در خویش می نگنجد از خویشتن برآرش نگذارد آفتابش یک ذره اختیارم تا اختیار دارم کی باشم اختیارش از خاک چون غباری برداشت باد عشقم آن جا که باد جنبد آن جا بود غبارش در خاک تیره دانه زان رو به جنبش آمد کز عشق خاکیان را بر می کشد بهارش هم بدر و هم هلالش هم حور و هم جمالش هم باغ و هم نهالش چون من در انتظارش جامش نعوذبالله دامش نعوذبالله نامش نعوذبالله والله که نیست یارش من همچو گلبنانم او همچو باغبانم از وی شکفت جانم بر وی بود نثارش چون برگ من ز بالا رقصان به پستی آیم لرزان که تا نیفتم الا که در کنارش حیله گریست کارش مهره بریست کارش پرده دریست کارش نی سرسریست کارش می خارد این گلویم گویم عجب نگویم بگذار تا بخارد بی محرمی مخارش 1262 گر جان بجز تو خواهد از خویش برکنیمش ور چرخ سرکش آید بر همدگر زنیمش گر رخت خویش خواهد ما رخت او دهیمش ور قلعه ها درآید ویرانه ها کنیمش گر این جهان چو جانست ما جان جان جانیم ور این فلک سر آمد ما چشم روشنیمش بیخ درخت خاکست وین چرخ شاخ و برگش عالم درخت زیتون ما همچو روغنیمش چون عشق شمس تبریز آهن ربای باشد ما بر طریق خدمت مانند آهنیمش
عشق دوست داشتنی...
ما را در سایت عشق دوست داشتنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : behroz mypicture12084 بازدید : 300 تاريخ : چهارشنبه 8 خرداد 1392 ساعت: 16:33